دانیشیق:اورمیه خالقی

Page contents not supported in other languages.
ویکی‌پدیادان، آچیق بیلیک‌لیک‌دن

ترجومه ایشلری[دَییشدیر]

  • 1-اولیا چلبی می نویسد: بعضی از مورخان این شهر را ترکستان ایران می نامند که در دوره شاه طهماسب صفوی آن را وسعت بخشیده است.همچنین اولیا چلبی مردم ارومیه را سنی و شافعی مذهب دانسته است.
  • 2-در پایان دوره صفویه در سال 1722 و همزمان با اشغال آذربایجان توسط عثمانی در سال 1328 طبق دفتر مفصل لوی ارومیه اهالی شهر ارومیه:
  • ترک و ترکمن:7270 نفر
  • یهودی:225 نفر
  • غیر مسلمان (مسیحی):35 نفر بوده است.
  • 3-شیروانی :در اوایل دوره قاجار از ارومیه بازدید کرده و می نویسد اهالی آن همگی شیعه و حکامش از طایفه افشار و مردم آن عموما ترک زبان اند.
  • 4-گاسپار دروویل در دوره فتحعلیشاه قاجار از این شهر بازدید کرده و می نویسد ساکنین ولایت اورمیه را افشارها دانسته و می نویسد افشارها مردمانی کم حرف ولی سوارکارانی بسیار شجاع و ورزیده اند به مانند نیاکان خویش اززوبین و سنان با مهارت تمام استفاده می کنند و با اسلحه از هر سواری خطرناک تر اند .دروویل ساکنین ارومیه را از جمله شریف ترین و جسورترین و مهمان نوازترین مردم ایران به شمار آورده است.
  • 5-علیخان والی در سال 1299 هجری قمری در مورد این شهرمی نویسد اهالی ارومیه غالبا از ایل افشار هستند .متجاوز از شش هزار خانه در ولایت ارومی و دهات اطراف شهر و کنار دریا و محالات عیسوی می باشند قدیما نصرانی بوده ارامنه کمتر است.
  • 6-مینورسکی در ابتدای قرن نوزدهم از شهر ارومیه بازدید کرده و سکنه شهر را شش هفت هزار خانواده ذکر کرده که یکصد خانه از آن مسیحیان و سیصد خانه از آن کلیمیان بوده و بقیه را مسلمانان شیعه تشکیل می داده اند.
  • 7-آنتوان کتابچی ارمنی:در دوره قاجار و در اواخر قرن 19 میلادی از ارومیه بازدید نموده و ساکنین ارومیه را ترک و نصاری و ارمنی نام برده و محال اورمیه را جای طایفه افشار می داند.
  • 8-کرزن، جورج ناتانیل در قرن نوزده از ارومیه بازدید کرده و می نویسد اين شهر كه در ارتفاع  ۴۴٠٠  پا از سطح درياست بين  ٣٠٠٠٠  و  ۴٠٠٠٠  نفر سكنه دارد كه بيشتر آنها طايفۀ ترك افشار هستند، ولى مقدار زيادى هم خانواده‌هاى نسطورى و كليمى و ارمنى در آنجاست.
  • 9-ویلیام جکسون که نیمه اول سده‌‌ی ۲۰ از ارومیه دیدن کرد ساکنانش را اینگونه توصیف کرده است:«اكثر ساكنان فارسى زبانند،و ما بقى عبارتند از تركها،افشارها،نسطوريان آشورى،عده‌اى ارمنى و معدودى يهودى و گروهى اروپايى

نظر به اینکه دیگر سفرنامه ها هم دوره جکسن از سکنه فارسی زبان در شهر ارومیه نام نبرده به نظر جکسن در ثبت سکنه ارومیه اشتباه نموده چنانکه مشخصا فارس زبانان را اکثریت نوشته است.

  • 10-تقریبا تا سالهای 1300هیچ خانواده کرد در شهر اورمیه مسکن نداشت . در روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقب ایجاد نا امنی در صفحات غربی آذربایجان غربی و نیز تحریک خوانین هزاران نفر از اهالی روستاهای کردنشین اطراف اورمیه به این شهر سرازیر شدند.ساده اندیشی و یا عدم آشنایی برخی از مقامات وقت استان از موقعیت انسانی و جغرافیایی - تاریخی شهر و درک نادرست برخی از آنان از استراتژی تکثرگرایی،باعث شد بافت انسانی شهر بهم بخورد و تعدادی از اکراد در شهر اورمیه مقیم شوند که امروزه حداکثر ده درصد جمعیت شهر را تشکیل می دهند.

تورکلر[دَییشدیر]

خزرلر[دَییشدیر]

اوغوزلار[دَییشدیر]

  • 11-در اوایل اسلام و قرن سوم تعدادی از غزها در آذربایجان ساکن شده و در نتیجه ازدواج وهسودان و امیر غزها به نام دانا که قطران از وی به عنوان پادشاه غزها نام می برد این دسته در اورمیه ساکن شده و این شهر به عنوان تیول به آنان داده شده بود این دسته از غزها در همان سال بعد از خروج از اورمیه به ارامنه حمله برده و بسیاری از آنان کشته شده و یا اسیر شدند و همچنین کردها هذبانی که در اطراف اورمیه به علت نفرت از همسایگی با غزها با آنان به جنگ پرداختند غزها پس از غارت روستاهای متعلق به کردها عده زیادی از آنان را به قتل رساندند اقامت غزها در همانطور که اشاره شد دادن این شهر به عنوان تیول به غزها می بایست در با ازدواج دانا با یکی از نزدیکان وهسودان حاکم آذربایجان صورت گرفته است چون ابولهیجا هذابی رئییس کردهای این منطقه با وهسودان دشمنی داشت.

یئوه تورکمانلاری[دَییشدیر]

  • 12-شمار زیادی از یوه‌ها در اوایل قرن ۱۲م در ارومیه می‌زیستند؛ آنطور که می‌توانستند ۱۰ هزار مرد جنگی را برای نبر حاضر کنند. این شاخه از یوه‌ها که شاخه‌ای جدا از یوه‌های سلیمانشاه بودند. به هیچ وجه حرف‌شنوی از سلطان جلا الدین نداشتند. با راهزنی و حجوم به سرزمن‌های همسایه ،ترس و وحشت در دل اهالی افکنده بودند. علاوه بر ارومیه و اشنویه که در دستشان بود از اهالی خوی نیز خراج می‌گرفتند. در نهایت جلا الدین به خواهش همسرش -دختر طغرل سوم- در سال ۶۲۳ق/۱۲۲۶م به یوه‌ها حمله کرد.او پس از محاصر آنان به کشتار وسیع آنان دست زد. خانواده‌هایشان را به اسارت و احشامشان را به غنیمت برد. این احشام که عبارت از گله‌های گوسفند بودند به قدری زیاد بودند که ۳۰ هزار درهم درآمد نصیب خزانه جلال الدین کرد. ۶ سال پس از این رویداد بقیه آنان بدلیل حمله مغول‌ها به سرزمین‌های غربی رفتند.گویا بعدها آنان در آناتولی به سپاه قاضی غزالدین وزیر ملحق شدند.

افشارلار[دَییشدیر]

مسئحی لر[دَییشدیر]

قایناق[دَییشدیر]

  • 1-سیاحتنامه اولیا چلبی – مولف اولیا جلبی محمد ظلی ابن درویش طبعی احمد جودت – معارف نظارت جلیله سنک رخصتیله – درسعاتده (اقدام) مطبعه سی 1314 – صفحهات 299 و 300
  • 2-تحقیقات تاریخی - فصلنامۀ گنجینۀ اسنا : د سال بیستم و سوم، دفتر دوم، )تابستان 1392 - نسخۀ خطی دفتر مفصل لوای ]ایالت [ ارومیه و خلخا ل - محمد سلماسی زاده | یاخش یخانم نصیراوا ، 21 - 6
  • 3-بستان السياحه - زين‌العابدين شيرواني – تهران – سنایی - 1276 ق. صفحه 102
  • 4-سفرنامه دروویل – گاسپار دروویل – ترجمه جواد محیی – انتشارات نیک نام – 1389 – تهران – صفحه:45
  • 5-علی خان والی عکاس در آذربایجان
  • 6-سرزمین زردشت رضائیه – علی دهقان – ابن سینا – 1348 – صفحه 52
  • 7-کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران – هما ناطق – موسسه فرهنگی هنری انتشاراتی معاصر پژوهان – 1380 – صفحه 227 - 228
  • 8-ایران و قضیه ایران جلد: ١ نويسنده:کرزن، جورج ناتانیل مترجم:وحید مازندرانی، غلامعلی ناشر: شرکت انتشارات علمی فرهنگی محل نشر: تهران سال نشر: ١٣٨٠ 
  • 10-انقلاب اسلامی در اورمیه - داود قاسم پور - مرکز اسناد انقلاب اسلامی - 1391 -جلد اول- صفحه:31
  • 11- تاریخ غزها - فاروق سومر - مترجم وهاب ولی - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - تهران 1390 - 122 ، 123
  • 12- تاریخ غزها - فاروق سومر - مترجم وهاب ولی - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - تهران 1390 - 489