کریم خان زند
ظاهر
کریم خان زند | |
---|---|
وکیلالرعایا (خالق و رعیت وکیلی) | |
شاهنشاه، وکیلالرعایا | |
شاهلیق | یاخلاشیق ۱۷۵۱ (میلادی) - ۱ مارس ۱۷۷۹ (میلادی) |
قاباقکی | شاهرخمیرزا افشار محمّدحسنخان قاجار |
سوْنراکی | محمدعلیخان زند |
دوغوم | یاخلاشیق ۱۷۰۵ (میلادی) پری، ملایر بؤلگهسی، صفویلر دؤنمی |
اولوم | ۱ مارس ۱۷۷۹ (میلادی) شیراز، فارس اوستانی، زندیه |
دفن | پارس موزهسی، شیراز |
خاتونلار | خدیجه بیگیم شاخه نبات |
اوشاقلار | محمدرحیمخان زند ابوالفتحخان زند محمدعلیخان زند ابراهیم خان صالح خان |
سولاله | کریم خان ارگی، شیراز |
سولاله | زندیه |
آتا | ایناق خان زند |
آنا | بیگ آغا |
دین | ایسلام شیعه |
کریم خان زند (دوغوم: ۱۷۰۵ - اؤلوم: ۱۷۷۹)، زندیه دؤولتینین ۱-جی شاهی ایدی. زند لور و یا لک طایفاسیدیر.[۱][۲] بعضی منبعلر کریم خانین آتاسینین (ایناق خان) و آناسینین (بگیم خاتون) آدلاری تورکجه اولماغینا گؤره[۳] اولاری تورک باهارلو طایفاسیندان ساییرلار.[۴]
گؤرونتولر
[دَییشدیر]قایناقلار
[دَییشدیر]- ^ ZAND DYNASTY (en). Encyclopaedia Iranica. یوْخلانیلیب24 March 2017. “The founder of the dynasty was Moḥammad Karim Khan b. Ināq Khan (...) of the Bagala branch of the Zand, a pastoral tribe of the Lak branch of Lors (perhaps originally Kurds; see Minorsky, p. 616) (...)”
- ^ ...the bulk of the evidence points to their being one of the northern Lur or Lak tribes, who may originally have been immigrants of Kurdish origin., Peter Avery, William Bayne Fisher, Gavin Hambly, Charles Melville (ed.), The Cambridge History of Iran: From Nadir Shah to the Islamic Republic, Cambridge University Press, 1991, آیاسبیان 978-0-521-20095-0, en Parameter error in {{ISBN}}: invalid character, p. 64.
- ^ رستمالتواریخ، نشر اول به تصحیح محمد مشیری، انتشارات امیرکبیر، سال ۱۳۴۸؛ نشر دوم به تصحیح عزیزالله علیزاده، انتشارات فردوس تهران، سال ۱۳۸۱
- ^ کریمخان زند و کاربرد رسمیی تورکی در مناسبات دیپلوماتیک و به عنوان زبان پرستیژ (۲) ٢- دولت زندیه مانند بسیاری از عرصههای دیگر، در عرصهی دیوانی هم پیرو و ادامه دهندهی سنن و اصول دولتهای تورک قزلباشیه (صفوی) و افشاری و ماقبل آن، از جمله سنت و عرف کاربرد زبان تورکی به عنوان یک زبان رسمیی دوفاکتوی دولتی بود. رسمیت دوفاکتوی زبان تورکی، یک سنت تاریخی و عرف دولتمداری در ایران هزار سال اخیر است. دولتهای تورکی-موغولی حاکم بر اراضیی ایران امروزی، از همان ظهور اولینشان در قرون ٩-١٠ میلادی تا سقوط آخرینشان یعنی دولت تورک قاجاری، دولتهایی بدون زبان رسمیی دوژور (قانوناً، حقوقاً)، اما با چند زبان رسمیی دوفاکتو (عملاً) بودند و زبان تورکی هم همواره یکی از این زبانهای رسمیی دوفاکتو بود. اما منابعی مانند «رستم التواریخ» و «تاریخ و جغرافیی دارالسلطنهی تبریز» و ... نشان میدهند که زبان تورکی، در دورهی دولتهای غیر تورک مانند زندیه - کریمخان زند (حتی بعدها در آغاز دورهی پهلوی- رضاشاه) هم، به عنوان زبان رسمیی دوفاکتوی دولتهای حاکم بر ایران بکار میرفت. ٣- در روایت رستم التواریخ تلقی از زبان تورکی به عنوان یک زبان پرستیژ اهمیت مرکزی دارد. زبان پرستیژ زبانی است که به دلایل گوناگون از موقعیت اجتماعیی بالاتری در مقایسه با دیگر زبانهای موجود در جامعه برخوردار است و مردمان و احیانا مقامات نسبت به آن حس احترام و علاقهی بیشتری نشان میدهند. به عنوان مثال در دورهی دولتهای تورکی حاکم بر ایران از زمان سلجوقیان تا قاجاریه، اغلب زبان تاجیکی- دری- فارسی یک زبان پرستیژ ادبی، و زبان تورکی بعضا یک زبان پرستیژ ادبی و همواره یک زبان پرستیژ سیاسی-اجتماعی بود و به طور گسترده توسط دربار و مقامات لشکری و کشوری و اعیان و اشراف و زبان رابط گروههای غیر تورک بکار میرفت. در روایت رستم التواریخ وزیرالوزراء میرزا جعفر اصفاهانی به کریمخان زند – که ظاهرا آدابدان نبود و ناآشنا به اصول دیپلوماتیک و بی اعتناء بدانها بود- رعایت بعضی از رفتارها را به هنگام ملاقات با سفیر عثمانی توصیه میکند (پوشیدن جامههای نو، آراسته و پیراسته کردن خود، به پهلو نخوابیدن به هنگام صحبت، دراز نکردن پا،...). توصیهی اعتمادالدوله به صحبت نکردن کریمخان به زبان زندی و سخن گفتن وی با سفیر عثمانی به تورکی هم در این راستا و به جهت ترغیب و تشویق کردن کریمخان به ایجاد ایماژی کبار و مبادی آداب از اوست. در این کتاب نمونههای دیگری از خوشداوری در بارهی زبان تورکی، و بدداوری در مورد لورها و لوری (زندی) وجود دارد: -اگر شما ما را لوری بی فهم و تمیز شناختهاید، نه چنین است. اشتباه کلی نمودهاید. ص ٣٨٥ منشیانِ با فصاحت و بلاغت، به لغتِ تورکی به خطِ زیبایِ تعلیق، مضامینِ حکمتمقرونِ مصالحه و عباراتِ مصلحتآمیزِ مسالمه را - کما هو حقّه - در آن مرقوم نمودند. ص ٢١٨-٢١٩ ٤-. روایت رستم التواریخ نشان میدهد کریمخان زند بر زبان تورکی در حد استفاده از آن در روابط دیپلوماتیک مسلط بود. با توجه به این نکته که زبان مادری کریمخان زند، به احتمال زیاد یک لهجه از زبان لوری (فیلیی لکی) بود و کریمخان زند خود را یک لک-لور میشمرد، تسلط وی بر زبان تورکی، علاوه بر یک زبان پرستیژ بودن تورکی و سنت زبان رسمیی دوفاکتو بودن زبان تورکی و در نتیجه آشنائیی همهی امرا و مقامات با آن، نشان از کاربرد زبان تورکی در آن دوره به عنوان یک زبان رابط از سوی غیر تورکها هم دارد. ٥-ممکن است ارتباط تباریی طائفهی زند با تورکها دلیل دیگر آشنائیی کریمخان زند با زبان تورکی باشد. علی رغم مشهور، طائفهی زند، اگر که یک طائفهی تورک لورزبان شده نباشد، یک طائفهی به شدت آمیخته با عناصر تورکی و حتی موغولی است. آمیختگی تباریی ایل چگنی، تیرههای تشکیل دهندهی طائفهی زند (بگله، هزاره، خراجی) و خاندان کریمخان زند (توشیمال کریم خان، ایناق خان، بوداق خان، قیطاس-قاییتماز خان، آقا جان خان، ...) با عناصر تورکی و موغولی، موضوع یک مقالهی دیگر اینجانب است. (مئهران باهارلی)